اسوشیتد پرس وود توسط اوان برانت
پایینتر , پدر . تا زمانی که او بزرگسال نبود و با پدر خود به کانادا سفر میکرد . جی . هیچ کدام از داستانهایی که در مورد سرویس جنگ کره پدرش در اکیناوا
او درباره پدرش گفت : " در سفری که در اکیناوا برگزار شد دریایی وجود داشت و او و بابا شروع به صحبت کردند و ناگهان همه این داستانهایی که قبلا ً شنیده بودم را شنیدم . "
بیشتر آن تاریخ روز چهارشنبه زمانی فاش شد که یک نماینده مجلس کنگره در جاده تپه بالای تپه بزرگ ایستاد و چهار مدال به دست آورد که در طی آن زمان در اقیانوس آرام به دست آورده بود .
در یک میز غذاخوری که توسط گزارشگران خانوادگی و دوربینهای بی شماری احاطه شده بود , گفت : " من هیچ ایدهای نداشتم که آمدن آنها را داشتم . "
اما پسرش مایک میدانست .
قانون انتخاب | درک حوادث | مدیریت پرسنل | مقررات پیشنهادی | نبرد دشوار | تامین مالی |
" من از طریق کاغذهایش نگاه میکردم و دیدم که این مدالها را کسب کردهاست . من الان کار نمیکنم , پس به این فکر افتادم که حالا وقت دارم . "
او با اداره سربازان قدیمی در چستر کانتی تماس گرفت , همه فرمها را گرفت و آنها را به اداره مناسب در ایلینویز فرستاد .
" و این جایی است که آنها گیر کردهاند . "
" بنابراین من آنچه را که همیشه به شما میگویند انجام دادم , من عضو کنگره خود شدم و به شما خواهم گفت که سه روز بعد از ایلینویز تماس گرفتم و گفتند که روی آن کار میکنند . "
مدالها , مدال هدایت , مدال سرویس دفاع ملی , مدال خدمات کره و مدال خدمات سازمان ملل بود .
پس از اینکه به من فکر کرد , ما اینجا هستیم تا به این آقا احترام بگذاریم و خدمت او را به رسمیت بشناسیم , اما همچنین این کار را انجام دهیم تا این کار را انجام دهیم .
او گفت : " من فکر میکنم برای شناخت و نیز برای تاریخ خانواده بسیار مهم است و از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود , این مدالها شجاعت , داستانهای شخصی و حس تاریخچه خانوادگی که فکر میکنم همه ما نزدیک و عزیز هستیم . "
او به نوبه خود , که با درجه گروهبان ترخیص شده بود, مهمانان خود را با تعدادی از آن داستانهای شخصی میهمان میکرد که چندین تن از آنها کاملا ً هوشیار نبودند .
او چهار سال خدمت کرد و به یکی از چهار اسکادران بمبافکن در پایگاه هوایی مادرا در اوکیناوا پیوست .
قایق " ب " خاص مجهز به قایقهای فلزی بود که میتوانستند به دریا پرتاب شوند .
به یاد میآورد : " هر روز آنها بیرون میرفتند و ما از آنها پیروی میکردیم . "
" وقتی به کره رسیدیم , از روی اقیانوس دور میشدیم و منتظر بازگشت آنها بودیم . و اگر هر کدام از آنها باید در اقیانوس بمانند , قایق را برای آنها پایین میانداختیم . "
خوشبختانه آنها هرگز این کار را نکردند و هرگز یک بمبگذار را تحت مراقبت خود از دست ندادند .
" من فقط یک میگ و خلبان روس دیدم . میتوانید ببینید که او کرهای نبود , اما فقط توسط ما پرواز کرد . " فکر میکنم خلبانان جنگی اغلب آنها را تا آن زمان پاکسازی کرده بودند . "
اما در واقع نمیشد آنها را دید .
او با لبخندی گفت : " من قرار نبود در پروازها باشم , اما گاهی اوقات یکی از خدمه آن شب را مست میکرد , بنابراین من و چند نفر دیگر برای آنها پوشش میدادم تا به دادگاه نظامی محاکمه نشوند . "
سیستم آنلاین | حمایت عمومی | دفتر منطقه ای | لایحه ساندرز | ثبت نام متقاضيان بدون کنکور دوره کاردانی دانشگاه علمی کاربردی | اعلام نتایج سومین آزمون استخدامی متمرکز دستگاه های اجرایی کشور |
سربازی...
برچسب : نویسنده : حسین بی soldiership بازدید : 470